کد مطلب:41737 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

پرسش و پاسخ











به همراه جمعی از یاران، نزد رسول خدا(ص) نشسته بودیم. در این بین حضرت پرسشی را طرح كرد و پرسید:

آیا می دانید، بهترین چیز برای زنان كدام است؟

از میان جمعیت حاضر، پاسخی كه آن حضرت را قانع سازد، شنیده نشد. عاقبت با عجز و ناتوانی همه از گرد او پراكنده گشتیم. هر كس به سویی رفت و من نیز به خانه فاطمه آمدم، و فاطمه را از پرسشی كه رسول گرامی عنوان كرده بود آگاه كردم. به او گفتم هر چند یاران آن حضرت كوشیدند و پاسخهایی دادند، اما هیچ یك از آنها نتوانست پاسخی را كه مورد نظر حضرتش بود بر زبان آرد.فاطمه گفت: پاسخ سوال را من می دانم. آن گاه گفت:

بهترین چیز برای زنان آن است كه مردان آنان را نبینند و آن ها نیز مردان را نبینند.من نزد رسول خدا(ص) باز گشتم و گفتم: ای فرستاده خدا! پرسشی كه مطرح كردید پاسخش این است. (همان پاسخی كه فاطمه داده بود عرض د كردم).پیغمبر از این پاسخ خوشش آمد و گفت: این پاسخ را از كه شنیده ای، تو كه هم اینك اینجا بودی و پاسخ آن را ندادی؟!

گفتم: از فاطمه. پیغمبر فرمود: همانا فاطمه پاره تن من است.

[صفحه 219]

عن علی قال: كنا جلوسا عند رسول الله (ص) فقال: اخبرونی ای شی خیر للنسا؟ فعیینا بذلك كلنا حتی تفرقنا.

فرجعت الی فاطمه فاخبرتها الذی قال لنا رسول الله (ص) و لیس احد منا علمه و لا عرفه.

فقالت: و لكنین اعرفه: خیر للنسا ان لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال.فرجعت الی رسول الله (ص) فقلت: یا رسول الله (ص)! سابتنا ای شی خیر للنسا؟ و خیر لهن ان لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال.

قال: من اخبرك فلم تعلمه و انت عندی. قلت: فاطمه، فاعجب ذلك رسول الله (ص) و قال: ان فاطمه بضعه منی.[1] .

[صفحه 220]



صفحه 219، 220.





    1. كشف الغمه، ج 2، ص 94؛ وسائل الشیعه، ج 20، ص 67.